مولانا جلال الدین بلخی
مولانا در مثنوی معنوی ، در مقوله عشق و عقل و تقابل آن دو با هم ، بسیار سخن گفته است .
محدودیت و ایستایی عقل را در برابر پویایی و بالندگی عشق ، قرار داده و میگوید :
عقل گفت : شش جهت ، حدّ است و بیرون ، راه نیست .
عشق گفت : راه هست و رفته ام ، من ، بارها
عقل ، بازاری بدید و تاجری آغاز کرد
عشق ، دیده ، زانسوی بازار او ، بازار ها
چقدر مولانا اینگونه عاقلان جزم اندیش را حقیر میشمارد . عقلای جزم اندیش بدون عشق !!
رباط ها ، نرم افزارها و شاید سخت افزارهایی به نام نامی انسان !
محدودیت و ایستایی عقل را در برابر پویایی و بالندگی عشق ، قرار داده و میگوید :
عقل گفت : شش جهت ، حدّ است و بیرون ، راه نیست .
عشق گفت : راه هست و رفته ام ، من ، بارها
عقل ، بازاری بدید و تاجری آغاز کرد
عشق ، دیده ، زانسوی بازار او ، بازار ها
چقدر مولانا اینگونه عاقلان جزم اندیش را حقیر میشمارد . عقلای جزم اندیش بدون عشق !!
رباط ها ، نرم افزارها و شاید سخت افزارهایی به نام نامی انسان !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر