فیلم " رضا موتوری " و سکانسی که آز آن حذف شد .
یک سکانس فوق العاده زیبا از فیلم " رضا موتوری " حذف شد که کیمیایی همیشه تاسف آن را میخورد . سکانس از این قرار است .
نمای خارجی - خیابان های تهران - روز
یک بنز آخرین مدل در یکی از خیابان های تهران درحرکت است . راننده ای پشت رل و در صندلی عقب بنز یک سرمایه دار چاق و چله لم داده است . بنز از جلوی یکی از سینماهای تهران - شاید مولن روژ - میگذرد . سینما ، یک فیلم ایرانی از " رضا بیک ایمانوردی " را نمایش میدهد و جلوی در سیما صفی طولانی به چشم میخورد . سرمایه دار به راننده :
نگهدار! برو یه بلیط بخر برم تو سینما بشاشم . بدجوری تنگم گرفته !
راننده : آقا ! این جا خیلی شلوغه ، صف را ببینید . تا نوبت به من برسه طاقت میارید ؟
سرمایه دار : نه ! پس زود بگرد یک سینمای دیگه پیدا کن .
راننده چند خیابان را پشت سر میگذارد و به سینما شهر قصه میرسد .
سرمایه دار : آهان . همین خوبه ....زود بپر پایین یه بلیط بخر !
این جا گردش دوربین را میبینیم که با یک نمای باز شروع میشود و در امتداد ، دریک نمای بسته روی سر در سینما زوم میکند . سینما شهر قصه ، فیلم " رم " اثر فدریکو فلینی را نمایش میدهد .
و اما نتیجه اخلاقی : هر بار سری به دفتر" کارگاه آزاد فیلم " میزنم . کیمیایی میگه : تو عین همون سرمایه داره هستی که هر وقت میخای بری توالت سرو کله ت این طرفا پیدا میشه . وگر نه شما را با ما چکار.........:)))
خدایی این آخر بی انصافیه دیگه ، آقای کیمیایی .
#کیمیایی
نمای خارجی - خیابان های تهران - روز
یک بنز آخرین مدل در یکی از خیابان های تهران درحرکت است . راننده ای پشت رل و در صندلی عقب بنز یک سرمایه دار چاق و چله لم داده است . بنز از جلوی یکی از سینماهای تهران - شاید مولن روژ - میگذرد . سینما ، یک فیلم ایرانی از " رضا بیک ایمانوردی " را نمایش میدهد و جلوی در سیما صفی طولانی به چشم میخورد . سرمایه دار به راننده :
نگهدار! برو یه بلیط بخر برم تو سینما بشاشم . بدجوری تنگم گرفته !
راننده : آقا ! این جا خیلی شلوغه ، صف را ببینید . تا نوبت به من برسه طاقت میارید ؟
سرمایه دار : نه ! پس زود بگرد یک سینمای دیگه پیدا کن .
راننده چند خیابان را پشت سر میگذارد و به سینما شهر قصه میرسد .
سرمایه دار : آهان . همین خوبه ....زود بپر پایین یه بلیط بخر !
این جا گردش دوربین را میبینیم که با یک نمای باز شروع میشود و در امتداد ، دریک نمای بسته روی سر در سینما زوم میکند . سینما شهر قصه ، فیلم " رم " اثر فدریکو فلینی را نمایش میدهد .
و اما نتیجه اخلاقی : هر بار سری به دفتر" کارگاه آزاد فیلم " میزنم . کیمیایی میگه : تو عین همون سرمایه داره هستی که هر وقت میخای بری توالت سرو کله ت این طرفا پیدا میشه . وگر نه شما را با ما چکار.........:)))
خدایی این آخر بی انصافیه دیگه ، آقای کیمیایی .
#کیمیایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر