۱۳۹۲ آبان ۲۲, چهارشنبه

عشق......

   .عشق....

عشق نباید تمنا کند . نباید التماس کند . عشق باید چندان قوی گردد تا مبدل به حقیقتی گردد . عشق باید به جای اینکه مرا مجذوب کند ، جذب کند . من نمیخواهم چیزی ببخشم . میخواهم تسخیر شوم . نمیخواهم در خود فرو روم . نمیخواهم عشق همه چیز را در من بسوزاند . میخواهم آنقدر عاشق باشم که وقتی معشوق را در آغوش میگیرم ، تمام آسمان و گل ها و درختان و رنگ ها و زمزمه جویبار ها را بشنوم  . میخواهم تو را با تمام زیبایی ها در آغوش بگیرم و تمام ستارگان با تو ،  یک جا در گستره بازوانم قرار گیرد . در آن لحظه میخواهم  همه چیز به من تعلق داشته باشد . عشق باید به جای تصرف یک زن یا یک مرد تمام گرمای هستی را تصرف کند.
آنگاه که عشق جسمانی و روحانی را در هم آمیختی ، دیگر فرقی نمیکند که او را در کنار داشته باشی یا .......
با او حرف میزنی . صدایش را میشنوی . میخندی عطرش را استشمام میکنی و دیگر نمیدانی او بود یا یک موجود خیالی !
اما چه بسیارند که برای نابود شدن ، دوست میدارند   . عشق باید تورا به مکنونات  و اسرار
عالم هستی رهنمون کند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر