۱۳۹۲ آبان ۲۵, شنبه

کلیله و دمنه

ویکتور هوگو میگوید : هیچ چیز قدرتمند تر از ایده ای نیست که زمان آن فرارسیده باشد .

دوستان ، خوبان ، عزیزان !
  عوامل بسیاری دست به دست هم داده است ، تا همه ما از خبر آزادی بهترین فرزندان این آب و  خاک  شادمان شویم . احتمالا خبرهای بهتری نیز در راه است . لطفا همه این عوامل را در نظر داشته باشید که در غیر این صورت به راه خطا رفته ایم و همگی در آینده متضرر خواهیم شد .
حذر کنید که این همه را به برکت حضور یک فرد - روحانی - نسبت دهید و غرّه  و سپاسگزار هوشمندی خود باشید و رایی که به صندوق انداختید و منتقد  بلاهت همچون منی و به سخره گرفتن هر آن کس که چون شما در اندیشه آزادی انتخابات نبوده است  . .متاسفانه فضا ، بوی جوّ گیری  و اهانت میدهد ، پس بیش از این نمیتوانم گفت که شور شوربختی همه چیز شوریده ام میدارد . و نمیدانم ، مبارکباد این عصر درخشان را به چه کسی باید گفت !؟
پس دم فرو میبندم و به خلوت خود میخزم که زمانه بوی بی مهری و ادبار میدهد و تاریخ تکرار میشود . همانطور که صاحب     " کلیله و دمنه " هم در زمانه ای این چنین ، چون ما به همین درد دچار بوده است و میفرماید :
 
 
" میبینم که کارهای زمانه ، میل به ادبار دارد و چنانستی که خیرات ، مردمان را وداع کردستی و افعال ستوده و اخلاق پسندیده ، مدروس گشته و راه راست بسته و طریق ضِلالت گشوده و عدل ،  نا پیدا و جور، ظاهر و علم ، متروک و جهل ، مطلوب و لؤم و دنائت ، مستولی وکرم و مروّت ، منزوی و دوستی ها ضعیف و عداوت ها قوی و نیکمردان ، رنجور و مستّدل وشریران ، فارغ و محترم ومکر و خدیعت بیدار ،  و وفا و حرّیت ، در خواب ، و دروغ ، موثّر ومُثمر و راستی ، مهجور و مردود .وحّق - مُنهزم ، و باطل ، مظّفر . و متابعت نفس ، سنّت متبوع ، و ضایع گردانیدن احکام خرد، طریق مشروع ، و مظلوم محّق ، ذلیل و ظالم مبطل ، عزیز . و حرص ، غالب و قناعت ، مغلوب . و عالم غدّار بدین معانی شادمان و به حصول این ابواب تازه و خندان ".....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر