به کدام سو میرویم ؟
شکسپیر میگوید :
توده ها به آن سویی میروند که تحریک میشوند . و در نهایت به آن تعظیم میکنند .
گورباچف از بوش پدر قول گرفته بود که امریکا به طرف جمهوری های سابق روسیه نرود . ولی امریکا در این سالها چند بیلیون دلار هزینه کرد اوکراین را ابتدا بی ثبات و بعد وارد ناتو کند . روسیه هم طاقت نیاورد و دوباره اوکراین را تصاحب کرد .و اینها همه از اشتباهات امروزه امریکا ست و در نهایت موفقیت با روس ها خواهد بود و چنانچه امریکا دست به جنگ هم بزند همچون جنگ هایی که تا به امروز کرده بازنده و متضرر خواهد بود . سیاست های غلط امریکا باعث نزدیکی چین و روسیه شده است و این همان چیزی ست که برای امریکا بسیار خطرناک است . اختلاف چین با امریکا بر سر جزایر ژاپن و اختلاف روسیه با امریکا بر سر اکراین بانی نزدیکی روسیه و چین شده است . از طرفی در مقابل اوضاع بد اقتصادی امریکا و دوستانش در اتحادیه اروپا و ریموت کامل اقتصاد روسیه در سالهای بعد از فروپاشی شوروی و نزدیکی این دو کشور، امریکا در پهنه جهانی اعتبارش را به کلی از دست داده است و این بی اعتباری زمانی برای ابر قدرتی اتفاق میافتد که دشمنانش دیگر از او نمیترسند و دوستانش نیز دیگر به او اعتماد ندارند . همانطور که عربستان و نیز اسراییل هر یک ساز خودشان را میزنند . عربستان که تا همین اواخر در سیاست خارجیش تابع امریکا بود ، در مورد ایران به کلی از امریکا مایوس شده است و دلارهای نفتی خود را به پاکستان سرازیر کرده است تا عنداللزوم از توان هسته ای پاکستان بر علیه ایران استفاده کند . اسراییل نیز به کرات گفته است چنانچه لازم باشد به تنهایی و با مسئوولیت خود گزینه نظامی را در مورد ایران اجر اء خواهد کرد و منتظر چراغ سبز امریکا نخواهد شد این همه اشتباهات امریکا نمیدانم از کجا سرچشمه میگیرد .؟
مشاورین دولت امریکا واقعا اشتباه میکنند یا آگاهانه دست به این کار میزنند ؟ ممکن است پای دسیسه و توطئه در میان باشد ؟ آیا ممکن است لابی های کشورهای جهان تا عمق کاخ سفید رخنه کرده باشند ؟ یا شاید مشاورین امروز کاخ سفید که عموما جوان و روشنفکر و آکادمیک و در عین حال بی تجربه هستند فقط میتوانند گزینه ها را نشان یدهند ولی انتخاب را به سیاستمداران واگذار میکنند . دکتر اسد همایون میگوید : اوباما سیاستمدار کهنه کاری نیست از دانشگاه در آمد و بدون هیچ تجربه سیاسی و به ویژه اطلاعات ژئو پولتیک راهی کاخ سفید شد هر چند که نمیتوان کاهش و کاستی اعتبار جهانی امریکا را به تمامی به گردن اوباما گذاشت ولی در عین حال نمیتوان هم انکار کرد که اشتباهات و تصمیم های او باعث تسریع روند بی اعتباری امریکا در بین متحدان و دوستان امریکا شده است و انتقادهای جمهوریخواهان و به ویژه " مک کین " است که سازش او را با ایران و سوریه نکوهش میکنند . و اما ، بر کسی پوشیده نیست که من طبعا به هیچ وجه نگران بی اعتباری امریکا در جامعه جهانی نیستم . نگرانی من عمدتا از قدرت گرفتن چین و به ویژه روسیه است که ظاهرا دوباره به فکر کشور گشایی افتاده است . اخباری که از کشورهای آسیای مرکزی میرسد ، و همه میدانیم این کشورها بعد از فرو پاشی شوروی و استقلال در اوضاع اقتصادی بدی به سر میبرند مردم این کشورها به طور شفاف بیان میکنند که در آرزوی این هستند که دوباره از اقمار روسیه و تحت الحمایه آنها در آیند . آیا جامعه جهانی دست روی دست خواهد گذاشت تا روسیه یک بار دیگر دوران امپراطوری خود را تجدید کند و تا قلب اروپا پیش برود و دیوارهای تازه ای را بر پا کند ؟ یا تحمل نمیکند و مصیبت جنگی ویرانگر را تجربه خواهیم کرد ؟ این اخبار مرا به شدت نگران آینده کشور خودمان میکند . شما نگران نیستید ؟
لطفا با حرف های دلگرم کننده مرا از نگرانی بیرون بیاورید . ذوّات وجودم وابسته به جزء جزء ذرّات این آب و خاک است و رفتن ، نمی توانم . شما بگویید ، چه کنم !؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر