۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

خنده بازار...

خنده بازار......
خنده بازار اصلاحات کارش به تماشا کشیده است . طرفداران سینه سوخته بعد از بیست سال باید به خیابان رفته و به جای " رای من کجاست ؟ " فریاد  "کاندیدای من کجاست ؟ " را از جگر برآورند .از طرف دیگر نیز سران مربوطه در کمال افتخار اصولگرایان یعنی رقیبان دیروز- ری شهری - درّی نجف آبادی به عنوان چهره ای مطلوب به لیست های خود اضافه کرده و برای خالی نبودن عریضه دست به دامان واژه سازی جعلی دیگری زده  و واژه "  اصولگرای معتدل " را به فرهنگ عامه قالب میکنند همانطور که صنم " روشنفکر مذهبی " را قالب کردند. کجا هستند روسای محترم و با فضل و ادب فرهنگستان زبان - آقایان دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر کیا - تا به ماتم فرهنگستان زبان نشسته ، مویه کنند و آه از جگر سوخته برکشند . و قصیده ها بسرایند :که : 
کار جنون ما به تماشا کشیده است
یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی
از سوی دیگر آقای ارجمند مشاور آقای میرحسین موسوی معلوم نیست بر چه اساسی  در بی بی سی اعلان میکند که آقای میرحسین از هوا داران میخواهند که در انتخابات شرکت کنند !! و در پاسخ به پرسش مجری که میپرسد شما از کجا میدانید که آقای موسوی با شما موافق باشند ، میگوید : " با شناختی که از ایشان دارم  مطمئنم که ایشان هم همین نظر را دارند " 
  فکر نمیکنم هواداران آقای موسوی که قرار بود ایران را قیامت کنند  تردیدی داشته باشند که خدای ناکرده ایشان لال باشند و به دیلماج نیاز داشته باشند و چنانچه  نظرشان به نظر مشاورشان نزدیک بود میتوانستند در آخرین دیدار با دختران محترمشان نظرشان را رسانه ای کنند همانطور که قبلا به دفعات  چنین کرده بودند . 
در هر حال، بگذریم از این شیر بی یال و دم و اشکم اصلاحات ....و چه پر معناست که از پدر معروفش تنها دستانی بر جلد جریده ها باقی مانده است ، دستانی که کاسه چه کنم را تداعی میکند و با این حال هنوز نمیخواهند کاسه زهر را سرکشند و این اعتراف هر چند تلخ را بر زبان جاری کنند که اصلاحات بی هیچ دستاوردی شکست خورده است و صادقانه این حقیقت تلخ تر را نیز اضافه کنند که تنها دستاورد بیست ساله ما از آن رقیبان اصولگرای ما بود که توانستند ما را اصلاح و فرمانبردار و سر به راه کنند تا لیست های مشترک با دوستان تازه و رقیبان پیشین را تهیه و تقدیم هواداران کنیم تا آنان نیز در کمال مسئوولیت پذیری و فرمانبرداری و بی هیچ پرسش و چون و چرایی اطاعت کرده و بر چشم گذارند و در نقش بیمه گر ایفای نفش کنند....
------------------
پریرخ جان !
دم فرو بند که زمانه بوی ادبار میدهد
جام را در یاب ، 
جام دیگر ریز
شب جاوید جاوید است 
دزد و محتسب در راه
من از ریزش به یاد اشگ میافتم 
به یاد التجاء در این شب دلگیر.....  
#انتخابات   #اصلاحات   .     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر